Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-19@05:45:49 GMT

فرهنگ، سکانس آخر

تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۹۲۹۲

فرهنگ، سکانس آخر

ایسنا/مرکزی روز - خارجی - خیابان مدیر سینما مقابل درب کرکره ای، به انتظار عکاس و خبرنگار قدم می زند و گهگاه به کرکره و تابلوی خالی سر در سینما نگاهی می اندازد و دوباره چشمش را به سنگفرش مقابل سینما می دوزد.

عکاس و خبرنگار را می بیند، سری تکان می دهد و با اشاره آن دو نفر، دست به جیب می برد. ریموت کرکره برقی ورودی سینما را از جیب بیرون می آورد و دکمه را فشار می دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عکاس بلافاصله سه پایه را درست در مقابل کرکره که به آرامی در حال بالا رفتن است قرار می دهد و دکمه ضبط دوربین را می زند.

کرکره که کاملا بالا می رود، مدیر سینما به سمت در ورودی می رود، کلید می اندازد و با کمی فشار، درب شیشه ای فلزی خاک گرفته سینما باز می شود و به دنبال او خبرنگار هم وارد می شود.

روز – داخلی - سینما

با وجود اینکه حوالی ظهر است، اما داخل سینما تاریک و همه جا خاک گرفته است، طوری که حتی اگر آهسته هم قدم برداری از روی زمین خاک بلند می شود.

مانند روزهای اوج سینما، صندلی مسئول دریافت بلیط، همچنان پشت در ورودی است، اما به حدی خاک گرفته که حتی رنگ و جنس پارچه نشمین آن مشخص نیست. در سالن ورودی سینما یا همان سالن انتظار، ابزار ساخت و ساز، آجر، سیمان و انواع و اقسام نخاله های ساختمانی دیده می شود.

روبروی صندلی، در سمت مقابل، یک تلفن مشکی قدیمی سکه ای خاک گرفته به چشم می خورد که چند سال است زنگ نخورده و کسی گوشی اش را برنداشته است.

عکاس، سه پایه به دست وارد می شود، با دیدن صندلی و تلفن، سه پایه را در جای مناسب قرار می دهند و مشغول تصویربرداری می شود.

چهار قدم جلوتر، سمت راست، اتاقکی بدون در وجود دارد که در گذشته بوفه بوده است، چند قفسه دارد، اما خالی از تنقلات است با دیوارهای آجری و کف تخریب شده.

در انتهای سالن، روبروی در ورودی سینما، روی یک ستون چندین مهتابی نصب شده تا اندکی روشنایی برای محیط ایجاد کند و در پشت این ستون، ورودی سالن سینما قرار دارد که امروز دری ندارد، در واقع در سالن از محل خود بیرون آورده شده و به دیوار کناری ورودی تکیه داده شده است و در مجموع، از شکل و شمایل قدیم سینما فرهنگ اراک فقط دیوارهای آجری باقی مانده است.

روز – داخلی - سالن نمایش سینما

اینجا هیچ شباهتی به سالن نمایش ندارد، فقط در انتهای سالن یک پرده سفید دیده می شود. تمامی صندلی ها برداشته شده اند و در هر گوشه و کنار تلی از خاک و سیمان ریخته شده.

مدیر سینما می گوید: در سال 98 سازمان نظام مهندسی اعلام کرد که سینما باید تخریب و نوسازی شود که هفت یا هشت میلیارد تومان هزینه دارد، اما در هر صورت این سالن در قالب سینما بازدهی ندارد و به همین دلیل مالک برای اینکار هزینه نمی کند.

او از سر افسوس سری تکان می دهد، دست به جیبش می برد، گوشی موبایلش را بیرون می آورد، چراغ قوه گوشی را روشن می کند تا جلوی پایش را ببیند و قدمی در سالن نمایش می زند.

روز – داخلی – طبقه دوم سینما

چند قدم مانده به ورودی سالن نمایش طبقه همکف، سمت چپ، پلکان طبقه بالا قرار دارد که بر روی نرده های آن یک بنر از فیلم های گذشته افتاده و خاک گرفته است، اینجا حدود 20 پله برای رسیدن به طبقه بالای سینما(تراس یا بالکن) تعبیه شده است.

طبقه دوم نسبت به طبقه اول روشن تر است، پنجره های خاک گرفته قدری نور خورشید را به داخل عبور می دهند. هنوز پوسترهای فیلم های قدیمی روی دیوارها نصب است، روبروی پله ها یک در بنفش رنگ دیده می شود که سالن انتظار را به تراس وصل می کند.

روز – داخلی - تراس

مدیر سینما و خبرنگار به دلیل تاریکی مطلق بالکن سینما، چراغ قوه های گوشی هایشان را روشن می کنند، از چهار پنج پله بالا می روند و به سالن شیب دار بدون صندلی می رسند.

مدیر سینما می گوید: بالکن 200 نفر ظرفیت داشت. در انتهای بالکن پنجره اتاق آپارات قرار دارد که فیلم ها از این پنجره روی پرده سینما نمایش داده می شد.

درب ورود به آپارات خانه قفل است و تصویربرداری از داخل این اتاقک از طریق پنجره و تنها با استفاده از نور فلاش موبایل ممکن است. با وجود آنکه از سال 1392 سیستم های نمایش دیجیتال شدند، اما تجهیزات و پروژکتورهای قدیمی سینما هنوز در اتاق آپارات هستند.

روز – داخلی -  طبقه اول

عکاس کارش را در طبقه بالا تمام می کند و همگی به سمت طبقه پایین روانه می شوند، در مقابل پله ها، قسمتی از زمین با سنگ ریزه پوشانده شده است.

مدیر سینما: این سینما در ابتدا، منزل مسکونی مالکینش بوده است که در زمینه لوازم یدکی ماشین فعالیت داشتند. آنها تصمیم می گیرند که این ملک مسکونی را تبدیل به نمایندگی فولکس واگن کنند ولی مهندسی به آنها پیشنهاد ساخت سینما را می دهد و مالکین، ملک را تبدیل به سینما می کنند. درست این قسمت از بنا که امروز با سنگ ریزه پوشانده شده است، آب انبار ملک مسکونی بوده است.

بیات حرفش را تمام می کند و مجددا قدمی در سالن انتظار طبقه اول می زند، گویی تمام خاطرات گذشته و روزهای رونق سینما را مرور می کند.

روز – خارجی - خیابان

تهیه گزارش از سینما تمام شده و همگی خارج می شوند، مدیر سینما درب شیشه ای خاک گرفته که قفل آن قدری مشکل دارد را می بندد و دکمه ریموت کرکره برقی را می زند، کرکره اینبار به آرامی پایین می آید و سینما از نظرها محو می شود.

سینما فرهنگ 60 ساله که بخشی از هویت اراک و عنصر مهمی در خاطرات اراکی های قدیمی تر است، حالا مخروبه شده و شرایطی که در آن قرار دارد شاید در مخیله یچ یک از شهروندان و هنردوستان اراکی نگنجد. سختمانی دو طبقه که هیچ شباهتی به سینما ندارد و عملا زیر لایه ای سنگین از خاک محبوس شده و شاید تا وقتی که کاربری دیگری پیدا کند، در این شرایط محبوس بماند.

قدیمی بودن، فرهنگ را تعطیل کرد

احسان بیات مدیر سینما فرهنگ که از سال 1351 مدیریت این مجموعه را در اختیار دارد در گفت و گو با ایسنا، گفت: از سال ۱۳۴۴ مشغول کار سینما هستم و از سال ۱۳۵۰ مدیریت سینما دنیا(فرهنگ فعلی) اراک را برعهده دارم، هر چند که سینما از ۲۳ خردادماه ۱۳۹۸ به دلیل فرسودگی و قدیمی بودن به جهت بازسازی تعطیل شد و مالکین حاضر به هزینه برای این مجموعه نشدند.

وی گفت: سینما فرهنگ ۸۳۰ مترمربع وسعت دارد و البته این متراژ، متعلق به دو سند مالکیت جداگانه است. در سال ۴۸ دو سالن سینما در این مجموعه فعال بود، یک سالن به صورت تراس(سینما دیاموند) روباز بود و پس از مدتی برای آن سقف ساخته شد، اما در سال ۱۳۵۲ این سالن کاملا جمع شد و تنها یک سالن که همان سالن دنیا(سالن فعلی) بود، باقی ماند. آن سال ها به دلیل وفور نمایش فیلم های داخلی و خارجی، استقبال بسیار خوب مردم را از سینما شاهد بودیم.

کم رونق شدن سینما از دهه 80

مدیر سینما فرهنگ اراک بیان کرد: سال های پیش از انقلاب علیرغم جمعیت ۵ تا ۶ هزار نفری اراک و وجود حدود ۵ سینما، استقبال خوبی از سینماها می شد و از نظر بازدهی شرایط خوبی وجود داشت. پس از انقلاب از سال ۱۳۶۲ سینما مجددا اوج گرفت و این روند تا دهه ۸۰ ادامه داشت ولی از دهه ۸۰ به صورت ملموس شاهد کم رونق شدن سینما در اراک و همچنین در کل کشور بودیم چراکه فیلم های جذاب که مردم را به سینما بکشاند تولید نشد و وسایل ارتباط جمعی هم افزایش یافت که قدری به این کم رونقی کمک کرد.

عدم اطمینان ورثه از بازگشت سرمایه در صورت نوسازی

وی با اشاره به اینکه استقبال کم مردم از سینماها باعث شده این مجموعه ها عملا ورشکست شوند و در حال جمع شدن هستند، گفت: سازمان نظام مهندسی ساختمان اصرار بر تخریب و نوسازی کامل سینما فرهنگ دارد که هزینه اینکار حدود ۸ میلیارد تومان است ولی ورثه که در خارج از کشور زندگی می کنند، از بازنگشتن سرمایه خود پس از بازسازی سینما نگران هستند به همین دلیل تاکنون برای بازسازی کامل وارد عمل نشده اند.

نباید اجازه تعطیلی سینما را می دادند

وی با تاکید بر اینکه بخشی از رونق فعالیت سینماها در کنار استقبال و تمایل مردم، به علاقه مسئولان نیز باز می گردد، گفت: نباید اجازه تعطیلی اماکن فرهنگی هنری شهر داده شود. این سینما در زمان فوت پدر مالکین تعطیل نشد و امروز هم نباید اجازه تعطیلی آن داده می شد. باید به هرشکل ممکن برای باز ماندن و فعال بودن سینماها اقدام کرد.

بیات تصریح کرد: گاهی اوقات که برای سر زدن به سینما، کرکره را بالا می دهم، بسیاری از شهروندان تصور می کنند که سینما باز شده است و پرس و جو می کنند، این واکنش ها نشان می دهد که مردم اراک به دلیل داشتن خاطرات و تجربیات شیرین از سینما فرهنگ به دنبال باز شدن و فعالیت مجدد آن هستند، بر این اساس برای بازگشت سینما فرهنگ نیازمند حمایت و همکاری مسئولان هستیم.

وی با بیان اینکه مردم اراک بسیار فرهنگ دوست هستند و فیلم و هنر را به خوبی درک می کنند، تاکید کرد: وجود یک مجتمع فرهنگی و هنری مانند سینما قطعا لازمه این شهر است.

به گزارش ایسنا، در شرایط اقتصادی موجود کشور سرمایه گذاری های هنگفت قدری با استرس همراه شده است و مسلما مالکین سینما که این ملک را از پدران خود به ارث برده اند، تن به ریسک سرمایه گذاری سنگین در بازار کم رونق سینما نمی دهند و بیشترین ضرر این شرایط متوجه شهروندان اراکی است که در وانفسای کمبود فضاهای تفریحی در این کلانشهر، حالا از داشتن سینما هم محروم شده اند.

روند بازگشایی سینما فرهنگ قدری پیچیده است/این ملک بیش از 10 ورثه دارد

علی محمدی رییس اداره امور سینمایی استان مرکزی در خصوص آخرین وضعیت سینما فرهنگ اراک به ایسنا گفت: این سینما در سال ۱۳۳۹ تاسیس شد و پس از حدود ۶۰ سال فعالیت به دلیل استهلاک به تعطیلی کشیده شد.

وی با اشاره به اینکه این سینما ۶۰۰ صندلی داشته است، گفت: امکان بازگشایی ای سینما وجود دارد، اما مسئله بسیار پیچیده است. این سینما دو  مالک داشته که هر دو به آمریکا و کانادا مهاجرت کرده اند و پس از فوت هر دو مالک، سینما به بیش از ۱۰ ورثه رسیده که متاسفانه در مالکیت یک قسمت از این مجموعه اختلاف دارند و این امر موضوع بازگشایی سینما را پیچیده کرده است.

اجازه بازسازی داده شد، اما عمق تخریب بیش از این حرف ها بود

محمدی تصریح کرد: چند سال پیش کمیسیونی تشکیل شد و به دلیل ناایمن بودن بنا و استهلاک بالای سازه، سینما تعطیل شد. یکی از وراث برای بازگشایی مراجعه کرد و با همکاری استانداری مرکزی و ارشاد استان اجازه بازسازی به او داده شد ولی پس از آغاز کار عمق تخریب و پوسیدگی دیوارهای سینما پیدا شد و مشخص شد که این سازه عملا قابل بازسازی نبوده و باید به صورت کامل تخریب و مجددا نوسازی شود.

سه پیشنهاد برای بازگشایی سینما

وی با بیان اینکه این سینما در عمر ۶۰ ساله اش چندین مرتبه مرمت شده، اما امروز با مرمت و بازسازی قابل بهره برداری نیست و باید نوسازی کامل شود، گفت: سینما بیش از دو سال است که تعطیل شده، اما برای راه اندازی آن پیشنهادات و راهکارهایی وجود دارد. مدیر سینما به عنوان نماینده وراث در اراک حضور داشته و به وراث و مالکین(سیفی) دسترسی دارند و می تواند با آنها رایزنی کند که اگر تمایل دارند، این ملک را بفروشند، یا خودشان سینما را به شکل پردیس سینمایی(طبقات اول و دوم مجتمع تجاری و طبفات بالا سالن های سینما) بسازند یا با یک موسسه یا سرمایه گذار توافق کنند تا سینما به شکل پردیس از نو ساخته شود.

محمدی بیان کرد: اداره کل ارشاد استان مرکزی زیرمجموعه دولت است و دولت هم اگر تمایل داشته باشد و بودجه ای اختصاص یابد شاید بتواند سینما را خریداری کند، اما در حال حاضر همه امور به بخش خصوصی و سرمایه گذاران واگذار می شود.

به گزارش ایسنا، در طول سه سال اخیر پس از تعطیلی سینما فرهنگ، دل اراکی ها به سینما عصر جدید خوش بود. در واقع دلشان خوش بود که حداقل یک سینما در این شهر که نام کلانشهر را یدک می کشد وجود دارد که اگر زمانی یا فرصتی برای گذران اوقات فراغت بود، حداقل سینمایی باشد که تفریحی را رقم بزند، اما اخیرا این سینما نیز با تصمیم صاحب آن رسما تعطیل شده است و امروز شهر 550 هزار نفری اراک، حتی یک سینما هم ندارد.

شهروندان اراک همیشه از نداشتن امکانات تفریحی گلایه داشته اند، اما امروز با تعطیلی کامل دو سینمای این شهر، تفریحات قطره چکانی شان کمتر هم شده و این شرایط اصلا برای ساکنین این شهر صنعتی خوشایند نیست.

تازه ترین تبعات نبود سینما در این کلانشهر نبود فضایی برای اکران فیلم های جشنواره فجر است، معضلی که مسئولان را وادار کرد فضایی را برای اینکار دست و پا کنند و پس از مرور آنچه فعلا در اختیار است، سالن فرهنگسرای شهر برای اکران فیلم های جشنواره انتخاب شد.

حالا اراک یک رکورد را شکسته و نام خود را به عنوان کلانشهری که سینما ندارد در کشور ثبت کرده است!

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری سینما اراك استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی ورزشی دهه فجر استانی علمی و آموزشی كرمانشاه استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری سینما فرهنگ مدیر سینما سالن نمایش تعطیل شد برای باز کم رونق فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۹۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیدا دهداری: «پرویزخان» شبیه پدرم نیست

فیلم سینمایی «پرویزخان» به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی و تهیه‌کنندگی عطا پناهی، برشی است از زندگی مرد اخلاق فوتبال ایران که با درایت و سختی فراوان توانست تیم ملی را از بحران عبور دهد. این فیلم محصول سازمان هنری‌رسانه‌ای اوج است و در آن سعید پورصمیمی در نقش مرحوم دهداری ایفای نقش کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، شیدا دهداری، دختر پرویز دهداری، که این روز‌ها فیلمی درباره پدرش با عنوان «پرویزخان» روی پرده سینماست، می‌گوید: «این فیلم را خیلی دوست دارم به این دلیل که نشان می‌دهد چگونه پدرم با اقتدار، عشق، فداکاری و تمام وجود در آن برهه و مقطع زمانی باعث موفقیت تیم ملی فوتبال ایران می‌شود. اما باید بگویم این فیلم اثری درباره شخصیت پدرم نیست، بلکه تصویری از تاریخ و برهه‌ای از فوتبال کشور است که مصادف با دوران مربیگری پدرم می‌شود.» به روایت همشهری، شیدا دهداری همچنین در این گفتگو از خودش و برادرش شاهین می‌گوید برادرش تا مقطع تحصیلی دیپلم در ایران بوده و بعد به‌خاطر بیماری و نیاز به عمل به آلمان رفته و آنجا ماندگار شده است.

«پرویزخان» فیلمی درباره زندگی و دوران فوتبالی پدرتان است. این فیلم چقدر به حال‌وهوای زندگی شخصی و کاری پدرتان نزدیک است؟

راستش من در طول ساخت فیلم و در مقاطع مختلف فیلمبرداری حضور پررنگی نداشتم؛ چراکه تصور می‌کردم فرصت زیاد است، ولی فیلم سریع‌تر از آنچه در فکرم بود ساخته شد. بااین‌حال در همان یکی دو جلسه‌ای که با دوستان صحبت کردیم، من را راهنمایی کردند. می‌دانم زحمات بسیاری برای این فیلم کشیده شده و دوستان کار بسیار سختی انجام داده‌اند که نمی‌توان و نباید نادیده گرفت؛ اما باید به این نکته هم اذعان کنم که در برخی موارد آنچه در فیلم بود مبنای واقعی نداشت.

به‌هرحال همیشه وقتی از زندگی یک شخصیت شناخته‌شده، سیاسی یا ورزشی یا در حوزه‌های دیگر، فیلمی ساخته می‌شود، نقد‌هایی وجود دارد.

بله درست است. برخی از دوستان پدرم این انتقاد را داشتند که شخصیت پرویز دهداری آنگونه که در برخی سکانس‌ها نشان داده می‌شود نیست. مثلا پدرم تندتند راه نمی‌رفت یا کنار زمین داد نمی‌زد و این‌ها مطابق با واقعیت نبود. اما در کل نگاه عیب‌جویانه‌ای نسبت به این اثر ندارم و زحماتی را که برای آن کشیده شده است در اولویت می‌بینم. می‌توانم بگویم که این فیلم درحقیقت اثری در مورد شخصیت پدر فقیدم نیست، بلکه تصویری از تاریخ کشور است که مصادف با دوران مربیگری پدرم می‌شود.

آیا در زمان اکران مردمی فیلم را با تماشاگران دیده‌اید؟ از بازخورد‌های مردمی بگویید.

تا این زمان از اکران بازخورد منفی ندیده و نشنیده‌ام؛ البته همان‌طور که گفتم برخی از دوستان نقد‌هایی داشتند، اما ظاهرا خروجی فیلم به دل نشسته و بازخورد‌های خوبی در این مدت از مردم گرفته‌ام. جز قسمت‌هایی که اشاره کردم، دیگر موارد قابل‌قبول است، آن هم با توجه به اینکه آقای سعید پورصمیمی نه با فوتبال و نه با شخصیت پدرم آشنایی نداشتند، اما زحمت بسیاری برای ایفای این نقش کشیدند و تا حدود زیادی ظرافت، محاسن اخلاقی، مهربانی، فداکاری، عشق به کار (چه نسبت به بچه‌های تیم چه نسبت به جایگاه و کلیت تیم ملی و موفقیت‌هایش)، ملی‌گرایی و روحیات ایشان در عرصه مسابقات نشان داده شد.

نقش شما در فیلم را المیرا دهقان بازی کرده. درباره بازی‌اش بگویید و اینکه آیا توانسته است از عهده نقش بربیاید؟

خانم دهقان هم در ایفای نقش زحمت بسیاری کشید و تا حدود زیادی موفق بود؛ اگرچه وقتی با عوامل فیلم صحبت کردیم بیان کردم که من خیلی اهل نشان‌دادن هیجانات نبودم؛ اما ظاهرا شرایط فیلم و روایت تصویری ایجاب می‌کرد که این موارد تغییر کند یا اغراق‌گونه شود، چراکه این اثر مستند نیست که موبه‌مو اجرا شود و باید در جا‌هایی جذابیت بصری و سینمایی داشته باشد. با همه این‌ها من فیلم «پرویزخان» را دوست دارم؛ به این دلیل که نشان می‌دهد چگونه پدر با اقتدار، عشق، فداکاری و تمام وجود در آن برهه و مقطع زمانی فارغ از سلامتش و بدون چشمداشت مالی و صرفا به‌دلیل علقه‌های ملی کار می‌کند و باعث موفقیت تیم می‌شود.

مهم‌ترین نقدی که درباره فیلم شنیده‌اید چه بود؟

مهم‌ترین نقد در مورد ظاهر پدرم بود و اینکه در آن زمان جوان‌تر از آقای پورصمیمی در این نقش بودند. موضوع دیگر این بود که پدر به‌خاطر خصوصیات اخلاقی و شخصیتی هرگز به خانه بازیکنی با مختصات شخصیتی «کامیاب» نمی‌رفتند که برای برگشتش التماس کنند. البته که بعدا کارگردان این موضوع را هم برای من تشریح کردند که این حرکت از نگاه فراملی پدرم نشئت می‌گیرد که می‌خواستند حتی به قیمت زیرپاگذاشتن غرورشان ملی‌گرایی را عملی کنند.

با توجه به اینکه در فیلم به خصوصیات و ویژگی‌های رفتاری پرویز دهداری اشاره شده، آیا مدل رفتاری خاص دهداری در فوتبال در زندگی شخصی ایشان هم بود؟

برخی از واژه «استبداد» در توصیف ویژگی‌های رفتاری دهداری استفاده می‌کنند که به‌نظرم این کلمه مناسب نیست. پرویز دهداری همیشه در زندگی بر اصول اخلاقی سختش پافشاری می‌کرد و البته تحمل این موضوع برای من و خانواده‌ام هم سخت بود؛ اما اصول درستی داشتند که می‌خواستند همیشه در زندگی ما عملی شود، اصولی، چون اولویت‌دادن به دیگران در مقایسه با خودشان و بازی‌نخوردن و سر خم‌نکردن در برابر حرف زور. به‌خاطر همین روحیه است که وقتی با شورشی در مقابل اصول خودشان مواجه شدند (یعنی همان داستان استعفای دسته‌جمعی بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران) آن رفتار‌ها و تصمیمات را در پیش گرفتند. البته تمام این مخالفت‌ها مستقیم در مورد پدر من نبود و مشکلاتی بین بازیکنان تیم ملی با کل مدیریت در جریان بود و بار‌ها و بار‌ها این را از زبان آقایانی که ریاست فدراسیون و دیگر سمت‌ها را برعهده داشتند شنیدم.

به‌عنوان دختر پرویز دهداری کدام سکانس از فیلم «پرویزخان» را دوست داشتید؟

همه سکانس‌ها را دوست داشتم؛ اما در سکانس پایانی و زمانی که پس از برد کویت با آرامش درونی همیشگی‌شان به خلوتی می‌آیند و نفس عمیقی می‌کشند، با تمام وجودم لمس کردم که چه بر پدر گذشته است.

ساخت فیلم‌های سینمایی و حتی سریال‌های تلویزیونی درباره شخصیت‌های ملی به‌خصوص شخصیت‌های ورزشی بسیار کم اتفاق افتاده است. به‌نظر شما تولید و اکران این‌گونه فیلم‌ها چقدر ضرورت دارد؟

آنچه واقعیت است و بسیار اهمیت دارد این است که باید تصویر زندگی شخصیت‌هایی مانند پدرم که کم هم نیستند ساخته شود. به‌دلیل شرایط امروز، فوتبال تماما پول شده است و پرداختن صرف به پول، مسائل اخلاقی را کمرنگ و کمرنگ‌تر کرده است. چنین نگرشی موجب می‌شود آدم‌ها اخلاق را به سخره بگیرند. در چنین احوالی این که فردی مانند پدر من ریالی بابت کاری که برای تیم ملی انجام داد نگرفت، مانند قصه و افسانه است و افراد را به فکر وامی‌دارد؛ این فکر که شفقت، عشق، فداکاری و انسانیت چه جایگاهی دارد. به همین دلیل ساختن چنین آثاری از این منظر مهم است که مردم با این آدم‌ها و فضایل اخلاقی‌شان آشنا شوند.

از کاراکتر‌ها تا سکانس‌های ورزشی

طرفداران ورزشی همیشه دوست دارند فیلم‌های سینمایی شخصیت‌های محبوب خود را روی پرده سینما ببیند، شاید فیلم‌های سینمایی ورزشی در این سال‌ها ساخته شده، اما کمتر پیش آمده شخصیت‌های ورزشی تبدیل به فیلم‌های سینمایی شوند.

در میان ورزش‌ها فوتبال طرفداران زیادی دارد و فیلم‌های سینمایی زیادی ساخته شده که در آن کاراکتر‌های مرتبط به ورزش فوتبال باشد و یا سکانس‌هایی فوتبالی را به تصویر بکشد. از «هیچ» عبدالرضا کاهانی گرفته تا «یه حبه قند» مملو از لحظه‌های نوستالژیک از دورهمی‌های خانوادگی است و یکی از سکانس‌های جذاب آن، سکانس مربوط به شب قبل از مراسم خواستگاری است. جایی که داماد‌های خانواده دورهم جمع شدند و در ال‌سی‌دی‌ای که هرمز با خود آورده است، به تماشای زنده فوتبال اسپانیا و هلند نشسته‌اند و تخمه می‌شکنند! یا «عرق سرد» سهیل بیرقی تا «تومان» روایت زندگی داوشخصیتی به نام داوود است که تلاش دارد سطح زندگی خود را از راه شرط‌بندی در اسب‌سواری و فوتبال، ارتقا دهد. او برگش برنده می‌شود و یک شبه ره صدساله را طی می‌کند.

ناکام در پرداختن به شخصیت‌های وزرشی در اکران

اما شخصیت‌های ورزشی و پرداختن به زندگی شخصی و ورزشی آن‌ها کمتر مورد اقبال فیلمسازان قرار گرفته است. یکی از شخصیت‌های وزرشی غلامرضا تختی است که فیلمی به نام اش به کارگردانی بهرام توکلی ساخته شد. بهرام توکلی وقتی به سراغ فیلم «غلامرضا تختی» رفت خیلی‌ها تصور می‌کردند شاید این فیلم هم مثل معدود فیلم‌های زندگینامه‌ای ایرانی خوب از آب درنیاید. به خصوص که قبلا فیلم «جهان پهلوان تختی» ساخته مشترک مرحوم علی حاتمی و در ادامه بهروز افخمی مورد توجه قرار نگرفته بود.

فیلم سینمایی «لاله» بر اساس زندگی لاله صدیق از قهرمانان اتومبیل رانی از دیگر فیلم‌هایی بود که ساخته و اکران شد. اما حاشیه‌های تولید این فیلم آنقدر بالا گرفت که اکران آن خیلی دیده نشد.

همچنین فیلم «بیرو» از جمله فیلم‌هایی است که به کارگردانی مرتضی‌علی عباس میرزایی بر اساس زندگی دروازه بان معروف پرسپولیس علیرضا بیرانوند ساخته شده است. این فیلم روایتگر زندگی این بازیکن از کودکی تا ورود به سطح حرفه‌ای فوتبال است. البته می‌توان به فیلم «اورکا» هم اشاره کرد، فیلمی که بر اساس زن شناگر ایرانی الهام‌السادات اصغری است که توانست رکورد‌های گینس را جابه‌جا کند. ساخته شد.

حالا «پرویزخان» که بر اساس زندگی پرویز دهداری ساخته شده است. باید دید این فیلم می‌توان در اکران موفق باشد؟

دیگر خبرها

  • سکانس‌هایی از مقیمان ناکجا
  • سحر دولتشاهی خانم جلسه ای از آب دراومد ! + فیلم آواز خوندن خانوم که سانسور شد
  • شیدا دهداری: «پرویزخان» شبیه پدرم نیست
  • هشت فیلم کوتاه خراسان شمالی به مرحله تولید رسید
  • «پرویزخان» شبیه پدرم نیست
  • نمایش عکس‌های عروسی نوید محمدزاده و فرشته حسینی در یک سریال!
  • نمایش عکس‌های عروسی نوید و فرشته در یک سریال!
  • رقابت برای رام کردن اژدهای سینما
  • سکانس‌هایی از فیلم ستاره بازی
  • حمله پشه با پشه کش به فامیل دور ؛ سکانس پربازدید مهمونی را ببینید